طلعت: رخسار و چهره
زینت ده: زیبا کننده
دیوان: کتاب شعر
گلستان شدن: سرد شدن
جان آفرین: زنده کننده روح
حکیم: دانا، دانشمند
کریم: بخشنده
دستگیر: یاری دهنده
پرستار: مطیع، فرمانبردار
مور: مورچه
تاج بخت: تاج خوشبختی
برنهد: می گذارد
اندر آرد: به زیر می کشد
بخت: اقبال و خوشبختی
درگاه: آستان، پیشگاه
لطف: مهربانی
بر: ببر (فعل امر)
منتها: آخرین، پایان، آخر
بشر: انسان
جمال: زیبایی
جلال: بزرگی و شکوه
بصر: چشم، بینایی
تأمّل: تفکر
صفا: پاکی درون
به تدریج: کم کم
حاصل کنی: به دست می آوری
محال: غیرممکن
پی: دنباله رو
پیش از اینها: در گذشته
خشت: آجر
پایه: ستون
طنین: صدا، آواز
خطا: اشتباه
نیت: قصد، هدف
بی ریا: ساده، بدون ناپاکی
گلیم: نوعی فرش
غلام: خدمتکار
ارباب: صاحب،رییس
انبوه: زیاد،فراوان
فروماندن: عاجز شدن، ناتوان شدن
پوزش: پذیر قبول کننده عذر و پوزش
توفنده: غوغا کننده، ویران کننده
کُنه: حقیقت، ذات، ریشه، عمر
بوریا: حصیری که از نی می بافند
ماهیت: حقیقت، ذات، وجود، واقعیت
متفق: همراه بودن، اتفاق نظر داشتن
خطا بخش: کسی که اشتباه ها را نادیده می گیرد
بنی آدم: فرزندان حضرت آدم(در اینجا انسان ها)
ماورا: بالاترین مقام، آنچه در پشت چیزی باشد
مصطفی: برگزیده؛ اینجا لقب حصرت محمد(ص) هست
خلیل: دوست، در این درس منظور حضرت ابراهیم (ع) است
عاج: استخوان فیل که گران قیمت است و در ساختن اشیای تزیینی به کار می رود